فیلم زندگینامه ای همیشه یکی از جنجالی ترین ژانرهای سینمایی بوده چون بیشتر اوقات ادعا شده که واقعیت ماجرا در این دسته فیلما دستکم مقداری دستکاری شده.
اینجوری وقتی که تماشاگران و متتقدان به تماشای فیلم زندگینامه ای یا فیلمایی که براساس یه واقعیت تاریخی ساخته شدن می شینن، طبیعتاً توقع دارن که تماشاگر واقعیتا باشن. اما میشه به جرأت گفت که هیچ فیلم زندگینامه ای واقعیت ماجرا رو اون طور که بوده بازسازی نکرده.

بعضی وقتا کارگردانان می گن که واقعیت ماجرا واسه ساخت فیلم جذاب نیس از این رو تغییراتی رو در داستان وارد می کنن تا تماشاگر بتونه با اون رابطه برقرار کنه.
البته این وسط معدود فیلمایی هم وجود دارن که تا جایی که امکان داره تلاش می کنن به واقعیت داستان و ماجرا متکی باشن. در ادامه این مطلب می خوایم ۷ فیلم زندگینامه ای رو به شما معرفی کنیم که تا حد ممکن واقعیت ماجرا در اونا مشخص شده.

۷- پیانیست

ساخت فیلم در مورد جنگ جهانی دوم کار سختیه. معمولاً مثل این فیلما همیشه آلمانیای نازی رو مانند هیولاهایی بیرحم به تصویر میکشن تا اینجوری شخصیت قهرمون داستان رو برجسته و مقبول نشون بدن. شاید نازیا در طول جنگ جهانی دوم اقدامات متنفر کننده ای انجام داده باشن اما طبیعتاً اونا هم آدم بوده و هر چی که انجام دادن در بخش قلمرو انسانی بوده که هر کسی ممکنه در هر نقطه از جهان با هر باور ایدئولوژیکی بکنه. روی هم رفته میشه ادعا کرد نازیا به اون بدی که در فیلمای مربوط به جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده می شن هم نبوده ان.

این وسط رومن پولانسکی در فیلم «پیانیست» (The Pianist) کار سختی واسه ترسیم واقعیت داشته اما در این راه از واقعیت ماجرا دور نشده. در این فیلم ایشون داستان زندگی ولادیسلاو اشپیلمن رو روایت می کنه که در دوران جنگ جهانی دوم واسه زنده موندن در اروپای پاره پاره شده پر از جنگ سفر می کنه.
این فیلم یه فیلم زندگینامه ایه که تموم توان خود رو واسه وفادار موندن به خاطرات و نوشته های شخصیت واقعی قهرمون داستان استفاده کرده. به غیر از اول فیلم، در بیشتر دقایق ادامه داستان تنها سکوته که حرف می زنه، بزرگنمایی نمی شه، دروغ گفته نمی شه، تنها تنهایی و تنهایی شخصیت اشپیلمنه که از راه بازی خیره کننده آدرین برودی بازگو می شه.

در این فیلم زندگینامه ای همه چیز از راه سکوتی ترسناک بیان می شه، حتی جنگ خراب کننده هم در سکوت به تصویر کشیده می شه.
البته جزییاتی کوچیک از فیلم هم ساخته و پرداخته هنر کارگردانه اما بیشتر ماجراهای داستان به طور کاملً با نوشته ها و  خاطرات اشپیلمن منطبقه.

۶- لینکلن

استیون اسپیلبرگ، با عنوان «لینکتن» (Lincoln) دوباره فیلمی ساخت که از فیلمای عالی سال ۲۰۱۲ بوده و برنده جایزه اسکار هم شد.
وقتی شما به عنوان کارگردان نقشی تاریخی رو به بازیگر مانند دانیل دی لوییس می سپارید وارونه نشون دادن واقعیت کار سختی میشه. با این وجود همه اعضای تیم تولید این فیلم بی اشکال بودن. از دید واقعیت تاریخی فقط در چند جای کم از این فیلم از واقعیت داستان زندگی آبراهام لینکلن فاصله گرفته شده که اونم در مورد نکاتی که در مورد اونا توافق وجود نداره و بیشتر مربوط به ماجراهای کنگره س. یکی از یدونه و توک ایرادهایی که به این فیلم وارده این بوده که تیم سازنده لایه های سیاسی دوران زندگی لینکلن و سال ۱۸۶۵ رو ندیده گرفتن.

اگه از یه تاریخدان دوران جنگ داخلی سوال کنین مطمئنا لازم می دونه که این کشمکشا و بحثای سیاسی در فیلمی با این عنوان گذاشته شه چون از نظر اون این موضوع بسیار مهم میشه. اما اگه از مدیران یه استودیو فیلم سازی و یا حتی تماشاگران سوال کنین مطمئنا بهتر می دونن این حواشی در داستان وارد نشه. این فیلم همینطوری هم ۲٫۵ طول داشت از این رو اضافه کردن کشمکشای سیاسی فراوون هم بیشتر از قبل زمان فیلم رو طولانی می کرد.
پس میشه گفت که اسپیلبرگ و همکارانش در این مورد بهترین تصمیم رو گرفتن.

۵- به سمت طبیعت وحشی

داستان واقعی کریستوفر مک کندلس، یه داستان متحیر کننده از غروره که با جوونی همراه بوده و در آخر به خطراتی که از ذهن بی پروای اون نشأت میگیره می رسه. علم وقتی که با خرد همراه نباشه بسیار خطرناک میشه. البته قصد ما از این سخنان فیلم «به سمت طبیعت وحشی» (Into The Wild) و ضعف اون نیس.
مطمئنا یه تماشاگر با دیدن شخصیتی که فقط با مقداری غذا وارد اینجور سناریوهای به طور کاملً خطرناکی می شه به داستان فیلم می خندد اما زیبایی فیلم در همین عامل هاست: مک کندلس اینجور فردی نبود، اون دوست داشتنی بود. این بهترین چیزیه که شون پن و امیل هرش موفق شدن در مورد این شخصت دوست داشتنی بگن.

این فیلم هر چی که هست واقعیته،: داستان ماجراجوییا و بدبیاری هاش. با در نظر گرفتن دفترچه خاطرات روزانه ای که از ایشون بجای مونده بود تموم تلاش کارگردان بر این بود که ماجراها رو تا حد توان واقعی و براساس نوشته های دقیق مک کندلس بازسازی کنه و در این کار هم موفق بوده.
فیلم «به سمت طبیعت وحشی» فیلمی زندگینامه ایه که میشه ادعا کرد همون اتفاقاتی که در واقعیت واسه این ماجراجوی دوست داشتنی اتفاق افتاده رو به تصویر کشیده.

این مطلب را هم از دست ندهید :   عادت های غذایی ما رازهای زیادی را درباره شخصیت ما آشکار می کنند

۴- ۱۲۷ ساعت

فیلم زندگینامه ای دیگری که تلاش یه مرد فقط واسه زنده موندن در طبیعت رو به تصویر میکشه فیلم «۱۲۷ ساعت» (۱۲۷ Hours) است که نمونه ای روشن از قدرت و ایستادگی روح آدم رو به نمایش میذاره.
اما چه مقدار از داستان این فیلم راسته؟ بعضی می گن که این فیلم بسیار واقعی تر از ماجرای اصلیه! بعضی از تماشاگران که با داستان فیلم رابطه برقرار کرده بودن شدیدا تحت تاثیر قرار گرفتن، مخصوصا وقتی که به این نتیجه رسیدن داستان فیلم یه ماجرای واقعی رو به تصویر میکشه. بله واقعیت اینه که آرون رلستون بین دیواره یه دره و صخره ای که روی دستش افتاده بود گیر میفته. بعد از چند روز تلاش بی نتیجه واسه خلاص شدن ایشون به این نتیجه رسید که تنها راه واسه زنده موندن اینه که دست خود رو قطع کنه.

مدت زمان درگیری آرون همونطور که در عنوان فیلم هم اومده راسته. هرچند در بعضی از موارد شخصیتایی به داستان اضافه شده اما داستان اصلی و اتفاقاتی که در فیلم اتفاق افتاد همه براساس واقعیت مستندی که واسه آرون رلستون اتفاق افتاده بازسازی شدن. حتی تشویشای ذهنی، توهمات و مشکلات روانی که رلستون در این فیلم تجربه می کنه همه براساس واقعیت ماجرا بوده.جیمز فرانکو در این فیلم بهترین بازی ممکن رو انجام داده و دنی بویل هم در مقام کارگردان هر اون چیزی که در دوربین رلستون وجود داشت رو به همون ترتیب بازسازی کرده.

۳- زودیاک

قاتل زودیاکی یکی از حل نشده ترین پرونده های قتلای سریالی در تاریخ آمریکا س. وقتی که دیوید فینچر به این نتیجه رسید که باید داستان این قاتل مخوف رو به شکل یه فیلم و براساس کتابی نوشته رابرت گری اسمیت به تصویر بکشه، عزمشو جزم کرد که هیچ داستانی که در کتاب اومده رو قبول نکنه مگه این که یه افسر پلیس رسمی این کشور که با پرونده آشنایی داشته اونو تایید کنه.اینجوری با کمک از این دو منبع، کار نوشتن فیلمنامه فیلم «زودیاک» (Zodiac) شروع شد.

البته فیلم موفقیت زیادی کسب نکرد چون مدت زمان فیلم واسه بسیاری طولانی بود و یه سریای دیگه هم سیر روایتی داستان رو از جا در آورد و آزار دهنده می دونستن که حوصله تماشاگر رو سر می بره. اما این فیلم بازم فیلمی استثنایی، خوش ساخت و بی نظیره که در صورت برگشت قاتل زودیاکی به صحنه دوباره روش زوم شده و تشویق می شه.
روی هم رفته این فیلم براساس واقعیاتی که در پرونده های پلیس اومده همراه با داستانایی که به وسیله رابرت گری اسمیت نوشته شده و در فیلم جیک جیلنهال نقش اونو بازی می کنه ساخته شده.

۲- سقوط

در طول تاریخ فیلمای زیادی در مورد هیتلر و داستان زندگی اون دستکم در دوران قدرت و روزای آخر اش ساخته شده که هیچ کدوم مهم دونسته نشده ان. در میون این فیلما که اکثرشون فیلمای ً مستند بودن هیچکدوم به پای فیلم زندگینامه ای «سقوط» (Downfall) نمی رسه. هر چند فیلم «سقوط» زیاد شناخته شده نیس و بسیاری اسم اونو هم نشنیده ند اما این فیلم زندگینامه ای و تاریخی تصویر واقعی تری از لحظات پایانی زندگی هیتلر ارائه میده.

داستان این فیلم براساس خاطرات و گفته های یکی از نزدیک ترین دستیاران هیتلر نوشته شده که در ساعات پایانی حکومت رایش سوم و زندگی هیتلر در همون پناهگاهای زیرزمینی حضور داشت که هیتلر و نزدیکانش در اون پناه گرفته بودن. فیلم «سقوط» آخرین تقلاهای افسران بلند رتبه نازی واسه زنده موندن و برگردوندن وضعیت رو به تصویر میکشه. تماشای این فیلم زندگینامه ای خیره کننده رو از دست ندین.

۱- آپولو ۱۳

قرار بود آپولو ۱۳ روی ماه فرود آید اما این ماموریت با شکست مواجه شد.
بعد ماموریت این شد که سه فضانورد سالم به زمین برگردانده شن. فیلم «آپولو ۱۳» (Apollo 13) براساس کتاب «ماه گمشده: سفر پرمخاطره آپولو ۱۳» (The Perilous Voyage of Apollo 13) نوشته کاپیتان جیم لاول و جفری کلوگر، سردبیر مجله تایم ساخته شده.
جیم لاول خود در زمان چاپ کتاب و بعدا ساخت این فیلم زنده بوده و بر دقت و صحت داستانایی که در فیلم به تصویر میکشه صحه گذاشت. تنها جایی که ران هاوارد، کارگردان فیلم، تلاش کرد از خلاقیت خود استفاده کرده و کمی از واقعیات کتاب فاصله بگیره در دیالوگای بین سه فضانورد بوده.

اگه به دنیای سینما علاقه دارین به شما پیشنهاد می کنیم که مطالب زیر رو هم بخونین.

۱۰ فیلم حماسی تاریخی برتر سینما که در اونا واقعیات در ابعاد گسترده دستکاری شدن

بزرگترین فیلمای کالت تاریخ سینما که دیدنشون رو به شما پیشنهاد می کنیم

فیلمای بحث برانگیز و جنجالی که تماشاگران رو از سالنای سینما فراری دادن